به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نمایندگان جامعه قرآنی کشور در بیست و دومین دیدار خود طی سال جاری، در راستای تجلیل از خانوادههای معظم شهدای قرآنی و آشنایی با زندگینامه و سبک زندگی آنها به دیدار خانواده شهید قرآنی «احمد شعبانی» رفتند.
شهید احمد شعبانی متولد 1340 بود که از ابتدای کودکی و نوجوانی پای منبر بزرگان بزرگ شد و مرتب در جلسات قرآنی شرکت میکرد.جوانی با اخلاق و با شخصیت بود و مرتب در نماز جماعت شرکت میکرد و از نظر اخلاقی آنقدر با ادب و با شخصیت بود که به کوچک و بزرگ احترام میگذاشت. قبل از انقلاب در فعالیتهای انقلابی شرکت میکرد و ساواک نیز به دنبال او بود.
در این دیدار خواهر شهید شعبانی گفت: احمد فردی با خدا و نمازخوان بود و علاقه زیادی به قرآن و مسجد داشت, امر به معروف و نهی از منکر داشت و سعی میکرد کار خوب کند و بقیه را نیز به کار نیک دعوت میکرد. در نوجوانی استخدام شرکت ایران دو چرخ شد و حقوق اندک خود را خرج مردم محروم میکرد و بسیار یتیم نواز بود. زمانی که جنگ به وقوع پیوست, علاقهزیاد او به جبهه سبب شد به جبهه برود و در بیشتر عملیاتها حضور داشت.
زمانی که در دزفول بودیم با هم به نانوایی رفتیم. احمد با یک فردی که لباس بسیجی به تن داشت دست داد گفتم «مگر او را میشناسی» گفت «بله، این خلبان بابایی است» گفتم «مگر خلبان هم به صف نانوایی میآید؟» گفت «خواهر او مرد بسیار با اخلاصی است.» همیشه میگفت خدا را عبادت کنید,برای رضای خدا کار کنید, ظاهرنمایی نکنید و به بچهها قرآن را از سنین کم یاد بدهید تا با قرآن آشنا شوند. احمد در وصیتنامه اش نوشته بود«کاش من صد جان داشتم و برای خدا میدادم».
بسیار به پدر و مادرم احترام میگذاشت و همیشه کاری میکرد که پدر و مادرم از او راضی باشند. علاقه شدیدی به قرآن داشت و هر کسی میخواست هدیه بدهد, قرآن هدیه میداد.در مسجد بچهها را دور خود جمع میکرد و به بچهها قرآن یاد میداد. وقتی از جبهه میآمد مایوس میشد که من شهید نشدم و قرآن میخواند و از خدا میخواست تا شهید شود.
احمد مخلصانه کار کرد و خالصانه شهید شد.در سال 65 که عملیات کربلای 4 بود ما در دزفول بودیم که به دیدن من و فرزندانم آمد. من به احمد گفتم «بمان» گفت«نه، باید بروم»با اینکه علاقه بسیاری به من داشت اما عشق به خدا و جبهه را بر من ترجیح داد و رفت و در جزیره امالرصاص بر اثر اصابت موشک به قایق به شادت میرسد. پیکر احمد پس از 15 سال شناسایی شد. مادرم 7 سال و پدر 2 سال پیش فوت کرد, زمانی که احمد مفقودالاثر بود هر موقع زنگ خانه میزدند مادرم فکر میکرد که پیکر احمد برگشته است.آرزو داشت که به نزد خدا برود و در نهایت به مقامش رسید.
در پایان این مراسم, خانواده شهید احمد شعبانی از هادی موحد امین قاری بین المللی قرآن کریم که رتبه اول مسابقات بین المللی قرآن کریم کشور کرواسی را کسب کرده بود و هدیه خود را به خانواده شهدا تقدیم کرد, تقدیر بعمل آوردند.
کد خبر 640986
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۲
- ۱ نظر
- چاپ
شهید احمد شعبانی در نوجوانی استخدام شرکت ایران دو چرخ شد و حقوق اندک خود را خرج مردم محروم و یتیمان میکرد.
منبع: تسنیم